سوره نور 41 » استاد الهی قمشهای
آیا ندیدی که هر کس در آسمانها و زمین است تا مرغهایی که در هوا پر گشایند همه به تسبیح و ثنای خدا مشغولند؟ و همه آنان صلاة و تسبیح خود بدانند ، و خدا به هر چه کنند آگاه است.
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبیحَهُ وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِما یَفْعَلُونَ41
شماره صفحه : 355 |
حزب : 71 |
جزء : هجدهم |
سوره : نور |
آیه 0
» تفسیر المیزان - خلاصه
(الم تران الله یسبح له من فی السموات والارض والطیر صافات کل قدعلم صلاته وتسبیحه والله علیم بما یفعلون ): (آیا نمی بینی که خداوند، هر چه درآسمانها و زمین است و مرغان پر گشوده تسبیح او را می گویند و همه دعا و تسبیح خودرا می دانند و خداوند نسبت به آنچه انجام می دهند داناست .) بعد از آنکه خداوند خود را نوری نامید که آسمان و زمین از او نور می گیرند وفرمود که به مؤمنان نور زایدی اختصاص می دهد که کفار از این نور بی بهره هستند،اینک برهان و استدلال بر این مدعا را ذکر می کند. دلیل نور بودن او این است که همه موجودات آسمانها و زمین ، وجودشان را از ناحیه خود نیاورده اند و از کس دیگری هم که در آسمانها و زمین باشد نگرفته اند، چون همه آنها در احتیاج و امکان مانند خود او هستند، لذا وجود آنچه در کائنات است از ناحیه خدایی است که خود بی نیاز و واجب الوجود است و همه احتیاجات به درگاه او منتهی می شود. لذا وجود هر چیزی محتاج به اوست چون بواسطه او ظهور یافته و با وجود و ظهورخود دلالت بر منور و مظهر خویش می نماید. همان که او را از ظلمت عدم به نور وجود،ظهور بخشیده و این زبان حال و مقال تمام موجودات عالم است که با نقص و احتیاج خود، خالق خود را تسبیح و تنزیه می کنند و این همان تسبیحی است که خداوند آن را به همه موجودات نسبت می دهد و لازمه آن نفی استقلال از تمامی ماسوی الله و نفی هرمدبر و ربی غیر از خداست . خداوند در تسبیح موجودات عقلای آسمانها و زمین و مرغان بال گشوده را که همگی دارای روحند، اختصاصا نام می برد، با آنکه تسبیح خدا اختصاص به آنها ندارد،اما از آنجا که این موجودات از عجایب خلقت هستند خداوند آنها را به ذکر اختصاص داده و هر کس که مدعوی را می خواند برای متوجه کردن او نسبت به حاجات خویش است ، حاجاتی که دعا شونده از آن بی نیاز است و خدا منزه از هر احتیاج بوده و ما سوی الله همه محتاج به او هستند، پس دعای تکوینی موجودات بیشتر از هر چیز دلالت برتنزیه و تسبیح پروردگارشان می کند در عین حال عبارت (کل قد علم صلاته و تسبیحه )دلالت بر این می کند که تسبیح موجودات همه از روی شعور است (18). از طرف دیگربکار بردن (الم تر) دلالت بر وضوح و ظهور تسبیح موجودات می نماید ظهوری که هیچ خردمندی در آن تردید نمی کند. و در آخر می فرماید خداوند به آنچه می کنند داناست ، یعنی تسبیح آنها را می داند،و می شنود اگرچه وجود آنها عین تسبیح است اما این تسبیح به اعتباری فعل آنها نیزمحسوب می شود، لذا خدا تسبیح همه موجودات را می داند و به زودی به ایشان جزای نیکو می دهد، اما در مورد کافران که با وجود خود تسبیح می گویند اما با زبانشان انکارمی کنند، تمام اعمالشان ثبت می شود و خداوند آنها را جزا می دهد.